روابط کودکان
والدین تمایل دارند به فرزندانشان در دوستیابی کمک کنند و حس اعتماد به نفس را در آنها پرورش دهند و کمتر نگران آن باشند که دیگران در مورد آنها چه فکری میکنند.
آنها میتوانند به فرزندان خود بیاموزند که حتما لازم نیست کسی را دوست داشته باشند. افرادی هستند که بچهها دوستشان دارند بعضی از افراد را هم دوست ندارند و این اصلا اشکالی ندارد.
بزرگترها باید به آنها یاد دهند که با خودشان رو راست باشند و بپذیرند چگونه فردی هستند. مسایل و افرادی که در زندگی آنها را آزار میدهد رها کنند، مثل دوستهای آزار دهنده.
وی میافزاید: کودکان در جمعهای مدرسه دوستانی با خلقیات متفاوت از یکدیگر دارند در بین دوستانشان یک دوست حیلهگر یا یک دوست ریاستطلب دارند.
ریاستطلبها تمایل به زورگویی در بازیها دارند. بچهها باید بدانند با او چگونه برخورد کنند یا دوست حیلهگر خود را چطور مدیریت کنند.
در آموزشهای لازم کودکان یاد میگیرند که کدام دوست بهتر است، با کدام وقت بیشتری صرف کنند و حس بهتر را کدامیک به آنها می دهد.
والدین باید با بچهها درباره باورها و ارزشهایی که مد نظرشان است صحبت کنند، آنها را آگاه ساخته و نظرشان را در آن موارد بپرسند. این مساله به کودکان کمک میکند تا بتدریج از کودکی ارزشهایشان را بشناسند و انتخاب کنند.
تمرکز کودکان
در این دنیای پر زرق و برق و وابسته به تکنولوزی امروز کودکان مستعد هرگونه حواسپرتی هستند و به سختی میتوانند روی مسایل درسی خود تمرکز داشته باشند.
واقعا چگونه میتوان به کودکان یاد داد تمرکز کنند. برخی کارشناسان معتقدند باید در مواردی مانند انجام برخی کارهای ناخوشایند توسط بچهها (مانند انجام تکالیف مدرسه برای اکثر کودکان) از روش «شیرجه زدن» استفاده کرد.
به دیگر معنا سریع آنها را انجام داد و کنار گذاشت. برخی دیگر چنین میگویند که زمانی که کودکان از مدرسه به خانه میرسند از آنها سوال کنیم برای انجام تکالیف مدرسهشان چه برنامهای دارند.
ترجیح میدهند میان وعدهای بخورند و با افراد خانواده گپی بزنند یا اینکه اول تکالیف مدرسهشان را انجام دهند و کنار بگذارند و بعد از آن به کارهای دیگر رسیدگی کنند.
انتخاب یکی از این دو راه باید با کنارگذاشتن کارهایی که حواس آنها را از انجام با دقت تکالیفشان پرت میکند همراه باشد. مثل تلفن، تلویزیون، تلفن همراه، تبلت، لپتاپ و... .
این کار باید بطور منظم هرروز برای کودک به همین صورت تکرار شود تا بصورت برنامه روتین و منظم او درآید.
سازماندهی در کودکان
کارشناسان تربیت کودک معتقدند درباره برنامهریزی زندگی با فرزندان خود صحبت کنید. اینکه چگونه برای کارهای روزمره خود برنامه میچینید و مشکلات خود را حل میکنید.
این مساله نقش مهمی در دستیابی کودک به موفقیتهای بعدیاش دارد. بعنوان مثال از آنها بپرسید فردا مدرسه چه خبر است؟
چه کارهایی باید برای فردا انجام دهند و چه چیزهایی برای فردا لازم دارند. با این روش آنها سریع یاد میگیرند که اگر برای فردای خود برنامهریزی نداشته باشند چه اتفاقی برایشان خواهد افتاد و دچار چه دردسری خواهند شد.
بچهها باید نتایج برنامهریزی و بالعکس عدم آن را به خوبی متوجه شوند. باید بدانند برنامهریزی در زندگی همیشه باید وجود داشته باشد. بعنوان مثال چه بخریم، چه بپوشیم، چگونه و چه زمانی به جایی برویم و به منزل برگردیم و...
نکته آن است که والدین در واقع نقش الگو برای فرزندان دارند. اگر آنها در برنامهریزی خود نامنظم باشند، فرزندان نیز آنگونه خواهند شد.
برای خواندن بخش اول -7 مهارت لازم زندگی برای کودکان- اینجا کلیک کنید.